دانلود رمان فرشته ی من از فرشته تات شهدوست با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
مان درباره ی دختری به اسم فرشته است که خانواده اش میخوان اونو به اجبار و به خاطر پول و به اصرار نامادریش بِدّن به یه پیرمرده پولدار در حالی که فرشته ۲۰ سالش بیشتر نیست… شب عروسیش قبل از عقد به کمک دوستش از خونه فرار می کنه و اینجوری مسیر زندگیش تغییر میکنه…
خلاصه کتاب فرشته ی من
با نوری که از پنجره ی اتاقم روی صورتم افتاد آروم چشمامو باز کردم. چون نور چشمامو می زد چند بار پنجره هارو باز و بسته شون کردم تا تونستم بهش عادت کنم. تو تختم نشستم و با چشم های خوابالو به ساعت روی میزم نگاه کردم. _وااااااااای خدا ساعت ۱۰ بود؟؟!! چند بار چشم هامو باز و بسته کردم و دوباره به ساعتم نگاه کردم نه اشتباه نمی کردم. ساعت ۱۰ بود. ولی آخه چطور امکان داشت؟! پس چرا شراره بیدارم نکرد؟ اون که همیشه اول صبح ساعت ۷ بیدار باش می زد حالا چی شده بود که گذاشته تا ۱۰ بخوابم؟
از تختم اومدم پایین و بدونه اینکه به موهامو مرتب کنم با همون سنجاقی که روی میز آرایش اتاقم بود موهامو بستم و از اتاق بیرون رفتم. خانه مثله همیشه ساکت بود. گاهی از این همه سکوت دلم می گرفت. وقتی مامان زنده بود این خانه هم روح داشت و حال و هواش با الان زمین تا آسمون فرق می کرد ولی… ولی از وقتی مامان سرطان گرفت و بعد از چند وقت فوت کرد این خونه هم باهاش مرد… بی روح و سرد شد… اه کشیدم و رفتم طرف دستشویی تا دست و صورتمو یه آبی بزنم…